یطوری وانمود میکنه انگار اون کات کرده درحالیکه من از دستش واقعا ناراحتم
سر ی پسری ک خواستگارش بود و اینا من از خوشحالی خوبیش و میخواستم ولی اون واقعا من واسش مهم نبودم اون خواستگارش ک تازه جواب منفی هم بهش داده بود براش مهم تر بود بقران باورم نمیشه
ی بار توی اینستا پیجه همون خواستگارش برام پیشنهاد شد منم از سر کنجکاوی خواستم بدونم وضعیت چی میزاره اینا فالوش کردم بعد دیدم سریع زهرا زنگ زد ک تو از کی اینو فالو کردی و اینا گفتم همین چند ساعت پیش بعد گفت استوریش و برام بفرست منم فرستادم آخرش گفت آنفالوش کن گفتم باشه
بعد فرداش من رفتم مسافرت سرم شلوغ شد اصلانم اینو یادم نبود بعد بهم که گفت دوباره گفت یادم رفت عشقم الان میرم بعد دیدم شبش مامانش زنگ زد به مامانم البته با مامانم دوستن
گفت بهش بگو آنفالوش کنه که بعدا برنامه نشه و اینا 😐😐😐
اصلا ببین پشمام ریخت ی موضوع مسخره رو رفت به مامانش گفت حالا اینکه من خودم اصلا تو فکرش نبودم یادم رفته بود از اون موقع دیگه باهاش حرف نزدم خیلییییی ازش ناراحت شدم خیلی
الان واقعا مسخره نیست یکی با اینهمه سن بره به مامانش همچین چیزی بخوا؟؟؟؟؟