ببخشید ولی هیچ فرقی با خواهر شوهرت نداریا هرچقدرم دلخور باشی کارما هست با خودت این کارو نکن
حقشه پس…
خانواده ی شوهرت حق داشتن که نخواستن عجوزه ای مثل تو وارد زندگیشون بشه
گاهی بین خلق خدا و خدا گیر میکنی
میشه این بار که تصمیمت گرفتی!به خاطر خدا اجراش نکنی ؟
اجراش نکن و ببین خدا واست، چقدر قشنگ جبران میکنه ....
می‌دونم دلت پره ولی به این فکر کن که اون نوجوون نیس که باز موقعیت براش پیش بیاد ۴۲ سالشه بره دیگه تمومه
شاید با ازدواج کردنش کینه مادرشوهر هم تموم بشه از شما
به جای اینکار ببخششون خدا میبینه زندگی یه نفر و خراب کنید چند برابر توي زندگی اذیت میشین ببخشش بهترین کاره به خاطر خدا
به نظرم اینکار و نکن
گر تو با بد،بد کنی فرق تو چیست؟!
باز سنش کم بود یچیزی
شاید باعث بشی تا آخر عمر مجرد بمونه
اونوقت تو پیریش بچه های تو باید لگن بزارن زیرش
من بودم اینکارو نمیکردم چون گذشته تو رو عوض نمیکنه ولی شاید اگه این کار رو کنی و بفهمن کار تو بوده حتی شوهرت هم ممکنه ولت کنه
به هر حال به عواقب کاری که میکنی باید فکر کنی
اونها نیومدن خاستگاریت شما هم نرو مراسم عقد هواهرشوهرت
به بهم زدن ازدواجش چیکار داری
خب عقدش نرو
چرا فتنه میندازی
مطمعن باش خوستگاره تهشو درمیاره و میفهمن تو بودی اونجوری زندگیتو بهم میزنن شوهرت ازت ناراحت میشه و اتفاقای بدی ممکنه برای زندگیت بیوفته
دلیل مخالفتشون چی بوده ؟ سنت بیشتر از داماده یا قبلا ازدواج کردی یا چی؟
خودت مختاري
اما خب با اينكار اصلا حالت بهتر نميشه شايد هم عذاب وجدان بعدش بگيري شايد هم اصلا زندگي خودت خراب بشه
ببين شايد تونستي خراب كني اما خب خدا بعدش شايد براش جبران كرد و شايد هم ضايع شدي پسره گرفتش
به همه احتمالات فكر كن
دلیل مخالفتشون چی بود؟؟؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
