دلیل قهرم تو تاپیک قبلیام هست چون طولانیه اینجا باز نگفتم لطفا بخونید
پنج روزه قهرم باهاش حرف نزدم اما پیام اینا دادیم اونم سرد
مقصر اونه بعد خودشو میگیره ن حرف میزنه ن حتی منت کشی کرده انگار من مقصرم خستم کرده کاراش رفتاراش رو مخمه قصد داشتم باهاش اشتی کنم ولی بااین رفتاراش پشیمون شدم یجوری از زندگی ناامید شدم ک اگه حامله نبودم بلایی سر خودم میوردم انقد تپش قلب دارم خوابم نمیگیره