2777
2789
عنوان

طلاق و دلتنگی

| مشاهده متن کامل بحث + 1052 بازدید | 103 پست
واااای واااای یا خداااااا............واسه من ببخشیدا خا..یه نمیکرد بزنه به شدت از داییام میترسید ،از ...

این از هیچکس نمی ترسید . داییم یه کلام پشتم دراومد می گفت به داییت سرویس دادی که داره ازت طرفداری می کنه🤦‍♀️ خیلیییی بیشعور بود .وقیح و بی ادب . هزار بار به راحتی گفته معلوم نیست با کیا بودی به من رسیدی ادای ..گارو در میاری 

همین ۱۱ تا و نصفی سکه رو هم میخواد بده انگار جون میخواد بده .میگه تیغ زن و گشنه ای میخوای خونتونو گن ...

چرا اینطورین؟؟؟؟؟؟؟؟؟بگو خیلی حرومزاده ای،ما خالا فاصله طبقاتیمون خیلی خیلی زیاد بود چون عاشق هم بودیم نامزد کردیم بعد خونه اونا روستاهای اطراف شهر یه جای پرت و پلا جکری بود ک خودش میگفت باورم نمیشه باتوام ،بعد دقیقا اونم سر مهریه به خانوادم میگفت دزدید بکنید فلانید 😂😂

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نه بابا من خیلی باهاش خوب بودم یعنی تو بهش نمیگفتم پرخاشگری و هنرو تحمل کردم و بعد به شدت خسیس بود و ...

کیف کردم رفتار اخرتو افرین😁😂😂

ولی وقعا خیلی بیشعور بوده ها رفته ۳تا دندن درستم کرده تو هنوزم پیش دکتری فک میکنی منتظرته وایی🤣🤣🤣🤣 ببخشید ادم واقعا شوکه میشع 

این از هیچکس نمی ترسید . داییم یه کلام پشتم دراومد می گفت به داییت سرویس دادی که داره ازت طرفداری می ...

اووووه اووووه پراااااممممممم واسه تو چه دریده بوده دختر دیووونه ای دلت تنگ میشه گور پدر اشغالش ...حرومزاده ها ،وااای یاخدا.....پرام ریخته،به منم اخرین بار ک اومد خونمون گفت والا من ک ازت دختر بودن ندیدم یعنی باکره نبودی منم هرچی دوست پسر از قبل داشتم دونه دونه واسش رو کردم از لج حالا نبودما باهاشون گفتم اره اصلا به همه اینا دادم چی میگی؟اسم دختری ک دختر نبود تا ابد میمونه تو شناسنامت رفتم تو پاچت ؟؟اه اه اخه ببین اینا ب قران به مامان خودشونم چشم دارن ،واسه من ی بار سرما خورده بود زنگ زدم میگفت خوابیدم مادرم داره باروغن بدنمو ماساژ میده فک کنن....خیلی صحنش یه حوریه....تازه مثلا سوپر مذهبی بودن

چرا اینطورین؟؟؟؟؟؟؟؟؟بگو خیلی حرومزاده ای،ما خالا فاصله طبقاتیمون خیلی خیلی زیاد بود چون عاشق هم بود ...

زمان آشنایی همچین موس موس می کرد که قبولم کن نوکریتو کنم بعدش که خره از پل گذشت هی راه به راه می گفت تو چی داری که من نشون کسی بدمت؟ قیافت قشنگه؟ هیکلت قشنگه؟ قد و قواره ات خوبه؟ خانواده ی درست و حسابی داری؟ چی داری؟ 

حالا من آموزگار و لیسانسم داشتم ارشدم می خوندم  تک دخترم بودم خانوادمم توی شهرمون اصیل و شناسن قد بلند و ورزشکارم بودم . اون دیپلم و کاسب و خانواده اصالتا روستایی و خل و چل بودن 🤦‍♀️ 

کیف کردم رفتار اخرتو افرین😁😂😂ولی وقعا خیلی بیشعور بوده ها رفته ۳تا دندن درستم کرده تو هنوزم پیش د ...

ببین اخه ما خیلی فاصله طبقاتی داشتیم نمیخوام پیک می باشما ن بخدا ولی چون عاشق هم بودیم نانزد کردیم ولی این مثلا خونشون روستاهای اطراف پایین شهر یه جای پرت وپلا ک خودش میگفت باورم نمیشه باتوام،ولی من با پایین شهر بودنشم مشکل نداشتم خودش اخه کارو دراندش خوب بود هم نظامی بود هم کارگاه داشت،بعد این عوضی قبل عقد و چندماه بعد عقد که واسه مناسبتا طلا میخواست بخره میرفتیم خرید میگفت عشقم اصلا فکر پولو نکن هرجی میخوای بردار منم ب خیال خودم میگفتم دست دلبازه دیگه تا خواست خونه بخره طلاهارو دادم بهش زارت خونه خرید زد ب اسم مامانش اقا از بعد اون ببین خساستش انقدر شدید و سر چیزای چیپ بود ک خجالت میکشیدم بهش بگم حتی یا الان اینجا بگم فقط دیدنی بود.....

اووووه اووووه پراااااممممممم واسه تو چه دریده بوده دختر دیووونه ای دلت تنگ میشه گور پدر اشغالش ...حر ...

اوووووه چه زشت .

اینا خودشون معلوم نیست چه غلطی می کردن توشون بعد به ما برچسب خراب بودن میزد . یبار یه فیلم اومد معرفی کرد ببینیم گفت خواهرم گفته عالیه ببینید من و مجتبی دیدیم . مجتبی اون یکی داداشش بود . خانم ما اینو دیدیم کلش سوپر بود انگار . حتی این خودش تحریک شده بود انقد افتضاح بود .گفتم اونوقت این فیلم و خواهرت با داداشت دیدن ؟ گفت آره چیه مگه؟ 😏 خواهر و داداششم همیشه تنها بودن. مادر و پدرش همش میرفتن دهاتشون

زمان آشنایی همچین موس موس می کرد که قبولم کن نوکریتو کنم بعدش که خره از پل گذشت هی راه به راه می گفت ...

اخخخ ببین یاخدا قشنگ این کلکشونه میدونه ک تو ازش بهتری اتفاقا اینطوری میخواد تورو بشکونه که روت کنترل داشته باشه عژت نفستو بگیره لا..شی ،واسه من منکر ظاهرم نمیتونست بشه چون خانواده یخودش هنگ من بودن ولی واسه من یجور دیگ میزد تو سرم ،دیدی بچه کار بد میکنه چطوری باهاش برخورد میکنن؟؟از لباس پوشیدن تا هرجیز ریزی ک فک کنی من انجام میدم انقدر منو خورد میکرد ک این اخریا حس میکردم تا سر کوچه هم نمیتونم برم منی ک انقدر اجتماعیو بیرونی بودم

اوووووه چه زشت .اینا خودشون معلوم نیست چه غلطی می کردن توشون بعد به ما برچسب خراب بودن میزد . یبار ی ...

الکککککییییی،ببین من اگر یه چیز ندیده بودم از نامزدم حرفاتو باور نمیکردم ولی نامزد من قیافش و همه چیش از شغلش و ظاهر همه چی فوق موجه و خوب و به شدت مذهبی ب من گفت چادر بپوش و فلان و من همرو انجام میدادم ففط سجدش ۵دقیقه طول میکشید  ،بعد دیدم این مرد با این شکل و موجه یه ساعت بعد اینک ب من شب بخیر گفته بود به پسر ترن.س که از کنارش رد میشی ایدز میگیری برداشته بود زده بود عشقم ببخشید نمیتونم اینروزا زیاد بهت برسم سرم شلوغه و...معلوم بود خیلی وقت باهمن بعد اصلا من شوک این قضیه بودم ک این با این همه مذهبی بودن و ریشو اینا جطوری با این رابطه داشته،اینو میخوان بگم ک از این خانواده ها مث نانزد تو ومن هرچی بگی برمیاد رابطه ی خانوادکی قشننننگگگگگ برمیاد ازشون 

اخخخ ببین یاخدا قشنگ این کلکشونه میدونه ک تو ازش بهتری اتفاقا اینطوری میخواد تورو بشکونه که روت کنتر ...

دقیقاااا مثل من . می گفت کسی دختر بی بابا نمی خواد من مردونگی کردم گرفتمت .انقدددر از لباس پوشیدنم ، راه رفتنم ، نشستنم ، حرف زدنم ، غذا خوردنم و .... ایراد گرفته بود که من واقعا دیگه خودمو قبول نداشتم . فکر می کردم همه چیزم زشت و بده . حتی روزی سی بار به آینه نگاه می کردم که مطمئن بشم قشنگم یا نه 

اوووووه چه زشت .اینا خودشون معلوم نیست چه غلطی می کردن توشون بعد به ما برچسب خراب بودن میزد . یبار ی ...

شد تجربه غصه نخور،فدا سرت ،من ک فقط خیلی خوشحالن زود فهمیدیم ک ژن این ادمهای مریض و داغونو ادامه ندادیم ...جلوی اینا نباید ظرف و ظروف جهیزیه گذاشت باید ظرفی گذاشت ک سگ توش غذا میخوره حیف ما نیست!!!!بگو تا اخر عمر مجرد بگو هرچی من بمیرم از کنارشم رد نمیشم ولی خلم باز دلم تنگ میشه ولی میگذره ببین زمان میبره دهنتم سرویس میشه ولی تحمل کن من از بهمن دارم تحمل میکنم

عزیزم با این شرایط بهترین تصمیم رو گرفتی

از نظر روانشناسی وقتی که طرف مقابل جدا میشی مغز سعی میکنه خاطرات خوب و رفتارای خوب رو بهت یادآوری کنه که گولت بزنه

این یه چیز طبیعی هست و زمان میبره تا حالت خوب شه

سفر برو، باشگاه برو، سعی کن بیکار نباشی که بهش فکر کنی

بلاکش کن یا خط عوض کن

تمام عکسای مشترک رو پاک کن

الکککککییییی،ببین من اگر یه چیز ندیده بودم از نامزدم حرفاتو باور نمیکردم ولی نامزد من قیافش و همه چی ...

دقیقا اینا همه کاره ان .حالا برای من مذهبی نبود .اولش گفت نماز میخونم و فلان بعد عقد فهمیدم چاخان کرده. دخانیاتم مصرف می کرد پنهونی از باباش و داداشش می گرفت. من گفتم این امروزیه بهتره بعد عقد دیدم نه مذهبیه نه امروزی . اصلا نمی فهمیدم کدوم وریه . یه روز آیه قرآن می خوند یه روز فحش میداد به همه چی دین . خانوادش ادعای تجدد داشتن بعد برای اینکه رفته بودم خونه دختر داییم دعوا می کرد باهام که شوهرش بوده رفتی کارت بد بوده. مادرشم می گفت نباید می رفتی وقتی شوهرش خونه بوده. گفتم شما دختر تنهارو فرستادید ترکیه درس بخونه عین خیالتونم نیست لابد من خرابم که برای رفتن به خونه فامیل کار دست خودم میدم؟ 

برای خودشون متجدد برای بقیه عهد دقیانوسی 

دقیقاااا مثل من . می گفت کسی دختر بی بابا نمی خواد من مردونگی کردم گرفتمت .انقدددر از لباس پوشیدنم ، ...

واااای بگو حرومزاده بی مدر به این نیست ک پدرت فوت کرده به اینه ک معلوم نیس مث تو تو چه طویله ای بزرگ شده مامانش با کی بوده که هم چین حرکمزداده ای شده نتیجش،بهش بگو حرومزاده بودن تو یه راز بین بابا مامانت تو دیگه جارش نزن،

واااای دلم میخواد جیغ بزنم این دقیقا همین رفتاریه ک با من میکرد پس واس توام همین شکلی بوده ،من شده بودم مث این بچه ها گوش به فرمان امر اقا،اینجا بلند خندیدی اینجا عطر زیادزدی جورابت نازکه ارایشت زیاده ارایشت ماسیده چرا دستمالت افتاد چرا لوازم ارایش میخری چرا لباسی ک پاره شدرو میندلزی دور چرا واسم میوه برنداشتی چرا خونه خاله هام و عمه هام میریم مهمونی ظرف نمیشوری میگفت دخترخالم از دانشگاه اومده خستس توظرفارو باید میشستی حالا مهمونی پاگشایی من بود و ۴۰ نفر مهمون خونه هم پر زن و دختر

واااای بگو حرومزاده بی مدر به این نیست ک پدرت فوت کرده به اینه ک معلوم نیس مث تو تو چه طویله ای بزرگ ...

وااااااای مثل این عوضی ها. بار اولی که رفتم طویلشون بمونم ننش گفت ناهار نپختم اگه گشنت شد برو یه نیمرو بزن بخور.

خودشم باخنده گفت ما اینطوریم یه وقت شام نداریم یه وقت ناهار. بعد هربار می رفتم دعوا دعوا که چرا برای مادرم کار نمی کنی چرا جارو نمی کنی چرا فلان نکردی چرا بهمان نکردی. بعد خواهرش می نشست کنار انگار اون مهمون بود من باید از اون پذیرایی می کردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792