مامانم به معنی واقعی کلمه عذابم میده
میشینم پشت فرمون یک سره جیغ می زنه با این که من واقعا رانندگیم خوبه
برای هر کاری برام تصمیم میگیره خیلی هم بی چاک و دهنه
مثلاً با من دعوااااا راه مینداخت که تو چرا با پولات طلا میخری ؟
همش تحقیر و سرزنشم میکنه
من ماهی +۵۰ درامد دارم
میگه چیزی در نمیاری که
همش حس میکنم آرزوشه بدبختی منو ببینه
نمیتونه ببینه من اعتماد به نفس دارم و حرف میزنم و تو جامعه هستم
آنقدر تحقیرم کرده از خودم متنفر میشم وقتی میرم تو مغازه حرف بزنم
من خیلی صدای قشنگ و رادیویی دارم بعد به من میگفت عین ج....ده ها دهنتو سه متر باز نکن 😐😐
من دانشجوی پزشکی ام بهم میگه هیچی نیستی در صورتی که با بدبختی و بعد چندبار کنکور دادن قبول شدم بدون سهمیه
چیکار کنم دهنشو بببنده؟انقدر جون و قدرت داره یکبار از ساعت ۱۱ تا ۳ بعدازظهر باهام دعوا کرد و یک سره حرف زد