ضمنا منم اونقدر بیملاحظه نیستم، اگه کسی عروسی دعوت میشه، چه دوست، چه فامیل، معمولا درحد مخارجی که براش میشه بلکن بیشتر از اون، هدیه میبره.
ببین اینکه بگی تالار کوچیکه یا مخارج زیاده رو من درک میکنم، اما اگه قراره برا پسرخاله شوهر عمهت که سالی یبارم نمیبینیش دعوتنامه بفرستی ولی روت نشه برا دوست صمیمی خودت بفرستی این چی شد از عروسیت؟ همه چی که پول نیست عزیز من. هرچند گفتم که، مثلا وقتی طرف عروسی کوچیک میگیره برای خودش و دوستاش و حتی زحمت اجاره لباس عروس به خودش نمیده این دردسرا رو هم نداره، فقط اینو میرسونه که نخواستم تو رو دعوت کنم.
من استرست رو درک میکنم اما منِ پارسال اگه قرار بود عروسی کنه احتمالا مرتب تو گروه وویس میداد یا قبل خواب هرقدر هم خسته بود براتون از جریانات مراسم میگفت و میگفت هرکی نیاد خره. منِ پارسال با خونواده بحث میکرد که برای من دوستام مهمتر از فامیله، برنامه میریخت که با شما مجلس عروسی رو شادتر کنه. من دیگه خسته شدم میدونی؟ از اینکه اینهمه خودمو به این و اون ثابت کنم خسته شدم، از اینکه باید برای تو توضیح بدم "دیدن استوری عروسی دوست قدیمیت اونم یهویی بیخبر" حسش شبیه حس خیانته، خسته شدم. فهیمه ب خدا الان اگه ازدواج کنم دیگه هیشکی برام مهم نیست. به اون دوتا زوج قشنگم پیام ندادم چون همون اول برام تموم شدن، ولی به تو پیام دادم چون برام مهمتر بودی.