بنظر من که نه تا بدنیا نیومده آنچنان غمی نداره ولی خدای نکرده یه ساعت بعد دنیا اومدنش هم بره اونوقت سخته اصلا لحظه ای که میبینیش حس اصلی شکل میگیره
آخ بگردم زن داداشم چی میکشه که بچه۱۸ سالشو کیلومتر ها دورتر خاک کرده خیلی دلم براش خونه
برای همه آرزوی آرامش دارم ....در قضاوت کردن احتیاط کنیدزمین به طرز عجیبی گرده تجربش میکنی خودت نه عزیزت دیدم که میگم .............من وفادارترین آدما رو دیدم که خیانت کردن.باهوشترین آدما رو دیدم که فریب خوردن.صادقترین آدما رو دیدم که دروغ گفتن. مهربونترین آدما رو دیدم که دل شکستن. قویترین آدما رو دیدم که کم آوردن.بالغترین آدما رو دیدم که بچگانه رفتار کردن.و از همهی اینها متوجه شدم هیچ بد و خوب مطلقی وجود نداره، همه ممکنه اشتباه کنن و هیچ چیز از هیچ کس بعید
قبل دیدنشم وقتی صدای قلبشو میشنوی وجودشو حس میکنی حس مادرانه داری به نظرم
من هم سقط داشتم هم دوتا بچه دارم واسه سقط که اصلا ناراحت نشدم واسه بچه هامم تا لحظه ای که نبینمشون حسی نداشتم یعنی کلا مدلم اینه به چیزی که مطمئن نباشم مال من میشه یا نه دل نمیبندم
بچه دومم مشکل کمبود اکسیژن داشت گذاشتن دستگاه همش میگفتم کاش نشونم نمیدادین چون اگه چیزیش میشد ترجیح میدادم ندیده باشمش دور از جونش
و تا وقتی که وضعیتش پایدار نشد نرفتم ببینمش دیگه
برای همه آرزوی آرامش دارم ....در قضاوت کردن احتیاط کنیدزمین به طرز عجیبی گرده تجربش میکنی خودت نه عزیزت دیدم که میگم .............من وفادارترین آدما رو دیدم که خیانت کردن.باهوشترین آدما رو دیدم که فریب خوردن.صادقترین آدما رو دیدم که دروغ گفتن. مهربونترین آدما رو دیدم که دل شکستن. قویترین آدما رو دیدم که کم آوردن.بالغترین آدما رو دیدم که بچگانه رفتار کردن.و از همهی اینها متوجه شدم هیچ بد و خوب مطلقی وجود نداره، همه ممکنه اشتباه کنن و هیچ چیز از هیچ کس بعید