خسته ام از زندگی 😔😔😔

متاسفانه توخیلی از زندگی ها پدرمادرا غریبه شدن 

ای وای 

عمل بینی ات چطور شده مگه

وای این فقط خونه ماست کاملا درکت میکنم خونه ما هم خونه جنگل دارم روانی میشم همه جا کثیف ب هم ریخته هر کس ب فکر خودش یک مرغ مینا داریم همه جا رو ریده پاتو هر جا میزاری لگد میکنی اعصابم ضعیف افسرده خسته شدم الان خودم شاغلم ب فکر مستقل شدن هستم جدا زندگی کنم مجردم تنهایی سخته🥲

چه بد میشه اینطوری 

اینکه نظم نداشتن نیست صمیمی نیستین با همدیگه و معتاد گوشی شدن برادرتون و پدرتون و اون چند مورد بیماری رو خیلی هامون هستیم که داریمشون همزمان و خسته ایم ولی چه باید کرد آخه خودمونم خلاص کنیم شانس نداریم دورازجونتون ویلچرنشینی زبونم لال چیزی میشیم استارتر ....

ارع واقعا بخدا خیلی این روزا میبینم به فرار فک میکنن

آدم از جامعه بخوره از پدرو مادرم بخوره .....خدا هیچ بچه ایی رو نصیب این پدر ومادرا نکنه 

حالا زیاد غصه نخور عزیزم کاش مشکل فقط نظم و انظباط باشه تو یه زندگی ها یه مشکلاتی هست که نگو و نپرس همه انسانیم و انتظار ربات و دستگاه از خودمون بقیه داریم شما زیاد حرص میخوری کمی بیخیال باش شما اگر اتاق داری اتاق خودت رو همیشه منظم نگه دار یا هر کنجی که تو خونتون داری اونو تمیز کن به قسمت بقیه کاری نداشته باش ....

من ک قبلا دستمال ب دست بودم همش پاک کنم تمیز کنم میرم حموم پر از مو‌ ی سر .. تو‌حال همش جوراب و شلوار برادرام رو‌مبل پرت کردن ظرفها تلنبار همه نشسته رو اپن ها کثیف یا گوه مینا شب ک میشه یکی برای خودش سیب زمینی درست میکنه یکی املت از سرکار میام استراحت سروصدا تق تق مینا میاد روم نمیزاره بخوابم هرکس خونه ما تو فاز خودشه دنبال اینم خونه اجاره کنم برم راحت شم از این همه شاوغی و بهم ریختی یک رل دارم میخام تلفنی باهاش حرف بزنم 🤣😅میرم حموم یک نفر اونجا مشغوله میام زیر زمین یک نفر دیگ اتاق باز کسی دیگ میاد داخل هی تلفن قطع میکنم هرچی میخرم میزارم یخچال میوه خوراکی و بستنی یا هرچه تو‌کمد قایم میکنم میام از سرکار میبینم نیسته اون میگه من برنداشتم اون میگه من نه ...من‌ک کلا رد دادم😂😂