ی عده از مردا و حتی خانواده هاشون حقه باز و دورو هستن
شوهر سابقم تا لحظه عقد نقش بازی کرد شب خواستگاری گفت مهریه هرمقدار ک فلانی بگه بشدت محبت میکرد خوش رفتار و مودب بود ۲روز بعد عقد شروع ب بهانه گیری و بحث
۱۰روز بعد عقد اسم طلاق آورد
بعدم ک ذله ام کرد گفتم باشه گفت باید همچی ببخشم گفتم باشه گفت باید بهمپول بدی وگرن طلاق نمیدم
و تو همون ۱سال زندگی ۴بار سعی کرد سرم کلاه بزاره
یبار گفت ۳۰۰وام بگیر بده بمن درحالیک حتی خرجی نمیداد چجوری قسط هارو میخواست بده
شغل هم داشت خسیس بود سر ی نون خالی باهام دعوا راه انداخت
باز گفت خونتو بفروش بریم شهر من
باز یبار گفت پشت سفته هام امضا کن
یبارم ی دروغ شاخدار گفت ک ازم پول بگیره مچش گرفتم سریع قهر کرد رفت
از مامانمم یواشکی ۴۰تومن خردخرد گرفت بعد فرار کرد