من یکیو خیلی دوست داشتمم
بعد رفتم پیش اون ینفر..
موهام و باز گزاشته بودم تو محل کارم و هد زده بودم رفتم پیشش باهم سلام و احوال کردیم..
اومدم خونه از دل درد داشتم جر میخوردم
خالم بدان تخم مرغ شکست هعی اسمارو گفت نشگس
من گفتم بگو دوستم بعد گفت دوستم(منظورم اون پسره بود)بعد شکستتت یعنی خیلی شوگه شدم