2777
2789
عنوان

جای من بودین چیکار میکردین

95 بازدید | 12 پست

با یکی از خواستگارم داشتم آشنا میشدم تو یه پروسه۶ماهه

پدرش پیشنهاد محرمیت داد من رد کردم 

با خانوادم مطرح کرد اونا اوکی دادن

شبی ک‌اومدن شب نشینی واس آشنایی بیشتر باباش خیلی شیک خواست صیغه بخونه

پدرمم چون همکار چندینو چند سالش بود اوکی داد

نظر منم شد کشک

از وقتی صیغه خوندن ی مدلی شدن نسبت بهش

رفتیم بیرون یک لحظه دستشو رو دستم گذاشت از حرارت پوستش داشتم کلافه میشدم 

دوست ندارم باهاش حرف بزنم 

کنارش زمان کنده انگار 

چیکار کنم خانوما

بهم بزنم میترسم بگن سریع محرمیت خوندن عیب طرف مشخص شد 

خواهرم میگه اولشه عادت نداری


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اتفاقیخیلی نیست که محرمیم

میدونی چون از اول صیغه خوندن خیلی وجهه خوبی نداشته تو جامعه شاید ازون نظر حس بدی گرفتی. زیاد قرار نیس این وضعیت ادامه پیدا کنه ک. ولی این ک گفتن نظر شما رو اهمیت ندادن اجازه نده دیگه تکرار بشه یعنی باید تو همه چی نظر شما و داماد در اولویت باشه و با بقیه هم همفکری کرد.

همه مشکل منم همینهحس میکنم چون بها بهم ندادن حالم بده

با مادرت صحبت کن و از طریق ایشون به گوش پدرت برسون که متوجه هستی صیغه خوندن باعث دوری از گناه و این حرفاس ولی بهتره بعد این اول نظر خودت رو بخوان

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  9 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  8 ساعت پیش