من تو حیاط پدر شوهرم زندگی میکنم البته حیاط جداییم
کار شوهرم وباباش مشترکه آخر پاییز حساب میکنن.از طرفی برادر شوهرم که کلا جای دیگه زندگی میکنه ماشین قراضه داشت حالا خراب شده دیگه به تعمیرش نمی ارزه .حالا زنش قهر کرده فکر میکنه ما رو گنج نشستیم البته ۶۰ تومن هم از شوهرم طلب داره به زور میخاد ماشین مارو برداره چون زنش تو فشار گذاشته خانواده رو
منم رفتم طلاهامو عوض کردم فقط دو گرم گذاشتم روش
این چند سالی که شوهر کردم واسه لباس ولوازم خونه ۳۰ گرم طلا فروختم حتی واسه خرید ماشین کمک کردم
حالا پدر شوهرم اصرار داره ماشینو بده به فلانی بدون ماشین نمیتونه.
اصلا کار مشترک اینا گند زده به همه چی.من نمیتونم واسه خونم یه فرش بگیرم.به نظرتون چکار کنم