از دوران دبیرستانم عمم میگفت که فلانی عروس منه. بعد دانشگاه میخواستن رسمیش کنند.
اقا پسرش منو نمیخواست نمیدونم چی بعد دانشگاه نیومدن خواستگاری من. اشکالی هم نداشت هر کسی حق انتخاب داشت.من عروسیش و عقدش رفتم.
ولی الان حتی جواب سلام منو نمیده....
یا عمم میاد میگه بهترین ها رو گرفتین فلان کردین بهمان کردیم. عروسم همیشه از من تشکر میکنه که این جوریه زندگیش.
من خودم مجردم. دل ادم میشکنه این جور حرفا
از بد روزگار یه جوری خدا بخت منو بسته که هیچ طریقی باز نمیشه.
میخواسی بگی همچینی اش دهن سوزی هم نیستین
ول کن سلام پسر اون به چه درد تو میخوره اصلا قطع رابطه کن
شاید مامانت یا بابات یه چیزی بهشون گفتن اونا هم کینه کردن
دلت نسوزه بهتر اینکه ازدواج بد مثل من و خواهرم کنی اخرش کارمون به طلاق کشید
لطفا یه صلوات بفرستید برای حاجت رواییم 🥹
