ی حالتی بین خواب و بیداری بود
بیدار شدم دیدم یه پسری روبروی تختمه😐💔
پسره قیافش اصلا به خانواده ما نمیخورد... خیلی عجیب بود یجوری بود
مطمعنم خانواده من نبودن یکی دیگه بود
جرعت نداشتم تکون بخورم همونجوری گرفتم خوابیدم
خداوکیلی کی بود🗿 مث صگ گرفتم گریه کردم تا صبح