توتایپیک قبلی گفتم جاری من کارهاش اصلا از روی فهم و شعور نیست
یکمدته جواب سلام من رو نمیده البته ما توی شهرهای دور از هم زندگی میکنیم حدود دوساله
من هر دفعه دیدنش سلام کردم ولی اون پشت کرد.
آخرین بار فقط به زور سرشوتکون داد.
حالا داره میاد شهرمامسافرت من به شوهرم گفتم به داشت تعارف بزن چون واقعا با اون مشکل نداریم
شوهرم گفت نمیخوام دعوت کنم
حالا مادر شوهرم زنگ زده حتما دعوت کنید.شوهرم گفت اگر قبول نکرد چی؟میگه اون نمیاد ولی شما دعوت کنید
منم به همسرم گفتم حق نداری
اولا دیگه چقدر خودمون روکوچیک کنیم دوما چرا من گفتم گفتی نه حالا مادرت میگه و....
خلاصه با راهنمایی دوستان درتایپیک قبل فهمیدم تا الان اشتباه کردم خودمو کوچیکه کردم