ما جوونای ایرانی، زیادی خستهایم.
خسته از اینکه هر روز باید بجنگیم، برای چیزایی که تو دنیا بدیهیترین حق آدماس.
خسته از اینکه به جای زندگی کردن، فقط داریم زنده موندنو تمرین میکنیم.
جونمون به لب رسیده از وعدههای پوچ، از این همه فشار، از این همه باید و نباید که دستوپامونو بستن.
ما جوونیمون داره میسوزه، آرزوهامون یکییکی خاک میشن و هیچکس جوابگو نیست.
میدونی دردناک چیه؟ اینکه هنوز باید لبخند بزنیم و بگیم “خوبیم”… در حالی که ته وجودمون پر از خشم و فریاده.