با بابام دعوا کردم انداخته بیرون مامانم داداشم اینا رو بعد هعی میگه خونه برا منه .... چند روز پیشم داشت با زنعموش حرف میزد زن عموش گف مگه خونه رو وقتی داشتین وام بر میداشتین نزدی به نامش بعد گف اره و کلی چرت پرت گف که بخاطر وام به اسمش کردم الان وام تموم شده برا اون نیست ... تو قولنامه اینجوریه...همش احساس میکنم خونه رو به چوخ داده هعی میگه خونه برا منه ....مشکلات خودمون کم بود حالا با مشکلات اینا سر میکنیم از شوهرم خجالت میکشم😐
چقدر مثل منی حالا من مامان بابام طبق معمول دادگاه میرن واسه طلاق سر مال و منال توافق نمیکنن مامانم استوری می‌ذارم فامیلای بابام می‌شوره پهن می‌کنه بابام پیام میده فامیلای مامانم فحش میده همه زنگ میزنن به شوهرم تو بیا واسطه شد آبروریزی نکنن دیگه از خجالت پیش شوهرم نمیتونم سر بلند کنم
چقدر درگیر مامان و داداشتی
وقتی نمیتونی مشکلو حل کنی چرا خودتو اذیت میکنی
بذار مامان و داداشت برن خونه اجاره کنن خودشون مشکلشونو حل کنن مگه تو حلال مشکلاتی
نفهمیدم مامانت بقیه رو انداخته بیرون
و خونه بنامشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
