2777
2789
عنوان

همه آرزوهام از ازدواج پودر شد کاش مجرد میموندم خیلی دلم گرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 883 بازدید | 55 پست
چقد شبیهه منی بنظرت دقیق چکار کنم؟

فقط همین جمله رو بذار جلو چشات و همه چیزو حذف کن 

پشت خانواده و پدرمادرت باش 

پشت خانواده و پدر مادرت باش

با حرفشون جلو برو 

بگو هر زمان خانوادت باهاشون درمورد تاریخ عروسی صحبت کردن بفکر جشن باشین درغیر اینصورت دور اون تاریخ و رزرو تالار رو خط بکشین 

بگو احترام به خانوادم احترام به منه و بالعکس 

ببین من چون خودم دیدم کارشون زشته دو ماه اخر جوری کردم که اصلا نمیرفتم خونشون اونا هم حتی یه زنگ نمیزدن ،تا اینکه تهش مجبور شدن بزنن، چون دیدن من کوتاه نمیام و شده بدون جشن برم ولی نمیذارم به خانوادم بی حرمتی بشه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دقیقا بنظرت چکار کنم

ببین من سنم کمه شاید راهنمایی اشتباهی بهت بکنم اما خودتو مدیون خودت نکن 

تو لایق این هستی که تو زمان درست عروسی جمع و جور بگیری با نظر و مشورت و حضور خانوادت ،نزار حسرتی برات بوجود بیاد یا خاطره ی بدی برات بشه از عروسیت

برو پیش مشاور خوب حتماااااا

با شوهرت صحبت کن که اجازه دخالت نده و بتونه متعادل اوضاع رو مدیریت کنه بین خانواده ها

 


خونواده اونم در این حد نفهمن ۶ ماه نرفتم خونشون بعد باباش اومد دنبالم

خب الان هم همینه باز دارن بی حرمتی میکنن به تو و خانوادت، دورازجون بگو مگه بی کس و کارم که بدون اطلاع اونا بیام تالار ببینم و تاریخ جشن معین کنید 

نباید همراهیشون میکزدی بزور که نمیبردن

خب الان هم همینه باز دارن بی حرمتی میکنن به تو و خانوادت، دورازجون بگو مگه بی کس و کارم که بدون اطلا ...

عزیزم منو بردن بیرون یدفعه بردن بیرون خودشون تصمیم گرفته بودن اصن منو همنجور بردن

اره اگ یسری چیزاش درست شه


عزیزم باز میگم به حرف من اکتفا نکن

برو پیش مشاور 

ببین قلبت چی میگه

اینم بگم اگر به امید اینکه میخوای تغییر کنه و درست شه میخوای باهاش ازدواج کنی مطمین باش هیچوقت همچین اتفاقی نمی افته، بیشتر به انتخابت فکر کن، طبق تاپیکایی که زدی این ادم پیرت میکنه چون به هر حال قراره سالها با خانوادشم رفت و امد داشته باشی، بیشتر سبک سنگین کن و انتخابی نکن که برای خودت تبعات بدی داشته باشه

اگر میبینی بدیاشون بیشتر از خوبیاشونن تمومش کن 

خودت مهم تری 

چند سالته؟ 

عزیزم منو بردن بیرون یدفعه بردن بیرون خودشون تصمیم گرفته بودن اصن منو همنجور بردن


دیگه بدتر عملا دارن به خودتم بی حرمتی میکنن 

اصلا قبول نکن جشن بدون عروس که نمیشه 

بذار به عهده پدرت مطمئن باش خیریتت رو بیشتر میخاد

راستی یادت باشه تا میتونی شوهرت رو از محبت سیراب کنی کع جذب خودت و حرفات بشه، قدرت زنانگیت رو دسته کم نگیر اصلا

نمیشه ک بدون جهیزیه بابای من اینجور آدمی نیست

وقتی به خانواده ت احترام نذاشتن اصلا بگو بهترین خانواده رو داری چه فایده وقتی نادیده گرفتن ، کی گفته هر کی در مقابل بی احترامی سکوت نکنه یعنی خانواده ش بد ؟! 

وقتی دختر رو بدون مشورت با خانواده ش میخوانند عروسی بگیرند و ببرند ، چه جهیزیه ای باید پدرت برات باید بخره آخه وقتی خودش رو اصلا قبول نداره خانواده ی آقا ، فقط هزینه ی سنگین می افته گردن پدرت و ... بعد عروسی هم کلی حرف و بی احترامی بارش می کنند همین

چقد شبیهه منی بنظرت دقیق چکار کنم؟

همون موقع که رفتی دیدن تالار حتی یهویی باید با ناراحتی برمیگشتی خونه و همون لحظه می گفتی چرا نباید این موضوع مهم رو با خانواده ی منم مطرح کنید ، الان هم دیر نشده اصلا نگو به خانواده ت چیزی گفتی ولی به شوهرت بگو یا با خانواده ش بیاد با خانواده ت صحبت کنند راجب تاریخ و... عروسی یا عروسی کنسل

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز