چقدر زیاد بودن شب هایی که قلبم درد میکرد!
شبایی که امید به طلوع فرداش نداشتم!
شبایی که خفه گریه میکردم!
شبایی که فکر میکردم با مرگ هم تموم نمیشه این غم! 💔
اما تموم شد و من حالا یک من جدیدم...یک من جدید با تجربیات جدید تر.. یک من با احساسات کنترل شده تر.. یک من با تصمیمات عاقلانه تر🩷
میدونم قراره بازهم از این شبا داشته باشم..میدونم بازم قراره کلی از شبای زندگیم رو غصه بخورم.. قراره بازم به خاطر مشکلات نفسم بند بیاد ولی زندگیه همینه دیگه، سر و کله زدن با مشکلات تا رسیدن به یک چهاردیواری اختصاصی تنگ و تاریک🫠