که هر چه دارید از اوست
و هر چه از دوست رسد خوش است
درد ها ، غم ها ، مشکلات قابل تحمل تر میشن
یه چیزی بگم خیلی ناراحتم که نفسم از جای گرم در میاد
چون میترسم عین بعضیا بی انگیزه ، بی باور ، ناامید بشم
نمیدونم چه قدر بک درد میتونه بزرگ باشه ولی میتونم برات دعا کنم میشه منو ببخشی که فقط میتونم برات دعا کنم
من اگه بخوام به مشکلاتم فکر کنم فقط میرسم به خانواده ای که شاید دوست داشتنشونو ابراز نکردن و شاید اینکه پولدار نباشیم و اینکه اعصاب ندارم، غیبت میکنم
و از همه مهم تر عاشق و شیدایه امام زمان نیستم که فکر کنم آخری غم کوچیکی نیست واقعا
نه اعتیاد
نه خیانت
نه دست به زن
نه مریضی
نه زندانی
نه...
بذارین باهاتون صادق باشم نتونستم ادامه بدم خجالت میکشم از روی خدا که بهش امیدوارم و خیلی به این امیدواری افتخار میکنم در حالی که مشکل دنیایی خاصی ندارم
شما چی؟ شما چطورین؟ میشه یک کلمه از مشکلت بگی و کنارش بگی هنوز خدا رو باور داری؟ یا نه؟
یا اگه تو هم مثل من به قول دوستان خوشی زده زیر دلت بگو که مشکل حادی نداری و بازم باورش داری یا نه؟
استثناً تو این تاپیک جواب هیچکس نمیدم تا بتونم بخونم