منو شوهرم هر دوتا عصبی هستیم زیاد بحث داریم
من امشب تو اتاق بچه ها خابم برده بود
شوهرم یکم پیش اومده بود وحکمممممم بغلم کرده بود جوری ک منو گرفته بود که انگار پرنده ام میخام پرواز کنم
همش بوس و....
گفت خاب بد دیدم
گفتم چی
گفت خاب دیدم تو مُردی
گفتم من؟ گفت اره
میگ دستتو بزار رو قلبم بخدا هنوزم تند تند میزنه از بس ترسیدم تو خاب
من سو استفاده گر😂 گفتم با چی رفتم
میگ تصادف کردیم
میگم خدایی خیلی زخمی شدم!!!!؟ درد کشیدم!؟
عصبی شد میگفت نگو راجبش حرف نزن حالم بد میشه😂😂😂😂🚶♀️🚶♀️🚶♀️🚶♀️