یه موردی همیشه برام جای سوال داره
خیانت چه از سمت زن چه شوهر کار کثیفیه
حالا تصور کنید کسی همسرش خدای ناکرده خیانت کرده اما پولداره
در این صورت نفع مادی و رفاه مهمتره یا طلاق و جدایی؟
پیش زمینه ذهنیتون این باشه که طرف طلاق بگیره دیگه مطلقا اون رفاه کنونی رو نخواهد داشت
آیا ارزششو داره تحمل کنه عوضش تو رفاه باشه؟
بخصوص در جامعه ای که ناامنی اقتصادی مشهوده
یا اینکه عزت نفس رو مقدم میدونید
معلومه
عزت نفس
کاری به عزت نفس ندارم، یکی دلشو میتونه پاک کنه از کینه
یکی نه
با کینه و شک که نمیشه زندگی کرد
خواهرم بخشید خیانت شوهرشو
ولی من خدایی نکرده اگه تو چنین موقعیتی قرار بگیرم فقط میرم
عزت نفسسس
در کنارش میتونه حقشو از زندگی با همسرش بگیره .مهریه اش و بقیه ی چیزا .
البته اینا در صورتیه ک بچه نداشته باشه
موقعیتی که گفتی طرف مهریه هم نداره؟
سن زن چقدره؟ممکن یه زن ۴۰ سال ب بالا باشه و اصلا شوهر دیگه براش مهم نباشه چه بهتر که برای خودش بگرده و جاهای جدید تجربه کنه و این حرفا ،ولی مثلا زنی ک ۲۵/۳۰سالشه خیلی زندگی عاطفی و عزت نفس و این حرفا براش مهمه .
سن مهمه، تحصیلات مهمه ،عزت نفس مهمه،هدف مهمه ،خانواده مهمه، تیپ شخصیتی همسر مهمه .فرهنگ محل زندگی مهمه ،بچه داشتن نداشتن مهمه ، خیلی چیزان که با یک ذره تغییر میتونن کلا نتیجه تصمیم نهایی رو عوض کنن
بله ایناییکه گفتین هم هست
من به این خاطر گفتم چون دیدم مثلا تو فامیل یکی بود طلاق گرفت ولی خب وضع مالی خوبی نداره و شوهر سابقش وضع مالیش خوب بود
البته از دلش خبر ندارم چون شاید اینطور دلش آسوده تر باشه که با یه خیانتکار زیر یه سقف نباشه
