ببین بدن با بدن فرق داره منم خیلی فوبیای عمل وبیهوشیو اتاق عمل داشتم
جوری که زایمانم طبیعی بود حاضرنشدم سز کنم چون میترسیدم ولی دو هفته پیش رفتمبینیمو عمل کردم هم دوس داشتم هم همسرم سوقم داد
یعنی بهت بگم مثل اب خوردن بود عمل بینی
فقط ب هوش اومدم چون سوراخوپره هام بزرگ بود بریده بوده یکم میسوخت مثل موقعی که که دستتو با چاقو میبری از اون سوزش فهمیدم عملم تموم شده
یه قوز کوچیکم داشتم اونم برداشته
اصلا دردی حس نکردم
ولی مثلا فردای عمل گردنم درد میکردم با گوشام با دوندنای جلوییم اون دردی که قابل تحمل بود انگار بدنم کوفته بود دوران نقاهتش مثل سرماخوردگی بود کسل بودم اشک چشم میومد سر به بالام دردمیکرد اونم یکی دو روز
کارامم خودم کردم بچه هامو سپردم سه روز خونه مامانم
بعد سه روز اومدن
یه دختر شش ساله دارم یه پسره یک سالو خرده ای
پسرم اصلا اذیت نکرد همش میگفت مامان اوف شده دخترمم متوجه بود ،خودمم رعایت میکردم موقع ظزف شستن واشپزی سرمو پایین نمینداختم الان به زندگی عادی برگشتم فقط مراقلت ها وشستشو رو انجام میدم