یه زن عمو دارم حدود ۴۷ سالشه ، به ظاهر خیلیییییی با ما خوبه
اما در باطن همیشه عین یه دشمن خونی با ما رفتار کرده
نه بچه هاشم همسن من هستن، نه خودش همین منه
نه با مادرم خورده و برده ای داره
فقط چند تا دختر خواهر همسن من داره
زمانیکه ازدواج کردم که خودشو کشت واااای چه پسر خوبیه و وااااای بهتر از این نمیشد و چطور این ازدواج صورت گرفت و و...
حالا که دارم طلاق میگیرم رفته پشت سرم گفته خدا میدونه دختر چشه، پسر که پسره خوبی بود و .....
دلم میخواد برم بهش بگم پدرتو کشتم؟ ارث پدرتو خوردم
خب چی میخوای از جونم که همیشه تخریبم میکنی