من سومیو ناخواسته باردارم و حوصله توضیح ندارم که بگم چکارایی کردم ولی باز باردار شدم
به هر حال خدا خواسته و الان تو بدترین شرایط روحی با دوتا بچه کوچیک باردارم حالا اطرافیانم جالبن من سعی کردم نقطه ضعف دست کسی ندم هرکی از راه میرسه اول همه مسخرم میکنه که سه تا بچه دارم
خیلیم فکر میکنن با نمکن مثلا پریروز یکیشون میگفت تعداد بچه هات زیاد شده چند وقت دیگه اسماشونو قاطی میکنی اخرش مجبوری بگی هوی با توام
یا اونیکی میگفت ما تا موضوع تورو فهمیدیم رفتیم چند میلیون کاندوم خریدیم چند لا بندازیم بد بخت نشیم و هزااار با نمک بازی دیگه
از همه بدتر کسی بود که گفت وای خدا به دادت برسه چند وقت دیگه قراره جنگ بشه تورو بگو بچه بغل اواره