شوهرم اون روز زنگ زد گفت ده روز دیگه باشه خوبه منم گفتم اره خوبه گفت خب هماهنگ میکنم با بزرگ ترا اونا هم زنگ بزنن به بابات ببینن بابات چی میگه بابام هم که حرفی نداره ولی الان سه چهار روز شده خب ی نشده ازشون شوهرمم چیزی نگفت اصلا 🚶
حالا هم اگه چند روز دیگه باشه نه نوبت ارایشگاه زدم نه کاری کردم ...🚶