هرچقدر من ازین مرد بد دیدم شوهرم برعکسش هست.پدرم یه آدمیه که گیر میده و به همه چی کار داره ولی همسرم اینطور نیست .پدرم با سواد دیپلم خیلی ادعا داره و یجوری حرف میزنه همه رو میکوبونه انگار پروفسوره همسرم درجه شغلی و تحصیلاتش خیلی بالاتر از پدرمه وکلا از هر نظر سرتر از پدرمه ولی متواضع و فروتن.پدرم همیشه فکر خودش بوده نه فکر ما ولی همسرم بیشتر از خودش به فکر منه.پدرم همیشه ذهنیت ناکافی بودن القا کرده بهمون با وجود اینکه همیشه موفق بودیم تو درس و شغل درحالیکه شوهرم خیلی بهم ارزش میده این حسو بهم میده که انگار با ارزش تریم آدمم با اینکه با آدمای خیلی لول بالاتری از من نشست و برخواست داره.از نظر مالی شوهرم تو این دوسه سال بقدری بهم رسیده که پدرم تو بیست و اندی سال نرسیده بااینکه داشته و خیلی چیزای دیگه .شاید بگین این که خیلی خوبه ولی اینا همه درده هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه