از مادر شوهرم نفرت دارم ایقدر بدی دیدم ازش نمیتانم حتی در حد یک ثانیه ببینمش

مادرشوهرم خیلی حیله داره خیلی تهمت میزنه مثل آب خوردن میشینه آدم خراب می‌کنه هر کی میاد خونش یه جوری حرف میزنه  که فکر میکنید باچشم خودت دیدی طرف خیلی آدم بدیه به خدا قسم ایقدر رو من یا حتی بچه های خودش سواستفاده می‌کنه  همه میبینن ولی براش مهم نیست همیشه سمت آدم های که پولدارن میره ضعیف کش  یه جوری با شوهرم حرف میزنه که منو کتک بزنه بعد خودشو میرنه اون راه نصحیتش می‌کنه آدم باورش نمیشه نمیدانم چجوری بیان کنم خیلی مار گزیده س سیاست داره یه جوری رفتار می‌کنه که آدم‌باورش نمیشه تقریبا شوهر ایقدر بهش گفتم داره می‌فهمه  خسته شدم ازش کار شوهرم کشاورزی یه جوره باید کنارش باشیم مجبوریم  تحملش ندارم   حتی نگاشم میکنم از خودم بدم میاد هیچ خاصیتی نداره نمک نشناسه  بی چشم روحه .............خیلی بده