اول بگم یک پسر هشت سال نیمه دارم میره کلاس سوم. ازدواجمون سنتی بوداول دوستش نداشتم توی دوران نامزدی و عقد عاشقش شدم و چون اولین مردی که بود وارد زندگیم شده بود خیلی بهش وابسته شدم ولی اینقدر خوانواده شوهرم آتیش انداختن تو زندگیمون و اینقدر شوهرم بی عرضه بود و هیچ مدیریتی نداشت که کلاااااا شوهرم از چشمم افتاد. هیچ وقت پشتیبانم نبود هیچ جا حمایتم نکرد هیچ تشویقی نکرد. و بهم محبت و مهر هم نداشت. الان دلم نمیخواد زندگی متاهلی داشته باشم. بعد دوازده سال هیچ پیشرفتی هم نکرده و بیمه هم نداره. حالا با این اوصاف پسرم پسرم پسرم چه کنم خداااااااا
درکت میکنم
قانونی دلیل نیست
ولی خب خودت بخوای فرق میکنه
فکر کردی طلاق بگیری تو مجردی خبریه
یا میای عاشق یکی میشی دوباره ازدواج میکنی طرف هرروز با گل میاد خونه؟
به نظرم یه کم برو دنبال یه سری هدف برای خودت
الگی از سر بی حوصلگی زندگی رو خراب نکن
همه‌مردها اشتباهاتی داشتن
ما هم داشتیم ....
مگه چی یاد گرفته بودیم از زندگی زناشویی؟ چی بلد بودیم جفتمون ؟!
اگر عیب های بزرگی نداره شوهرت
به همدیگه فرصت بدین
و حتما یه کم دنبال یه سری هدف دیگه برای خودت باش.... اینطوری همه خشم و ناکامی هات رو سر اون هم نمیخوای خالی کنی
دلیل نیس برای طلاق با حرف خواسته و مشکلاتو بگو حل کن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
