2777
2789

تولدم همه داشتیم میرقصیدیم ، دختر داییم از اون موقعی که اومد با اخم یه گوشه نشسته بود ، نمی‌دونم از حسودی بود یا حالش بد بود واقعا نگرانش شدم چندبار باهاش حرف زدم اصلا جوابمو نمی‌داد🤒

سیسی جون 🧚‍♀

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

با عموم و زنموم رفتم  سفر. دختر عموم گفت منو نبردين حسوديم شد. 

انگار تو جاي منو گرفتي🫥


يه بارم دست بند طلا خريدم. همه بهم تبريك گفتن اون هيچي نگفت 

سلامتي و تعجيل فرج اقا امام زمان(عج)، صلوات. 

یه بار یه خواننده تو تلوزیون آورده بودن که هم قرآن قشنگ میخوند هم آواز سنتی 

من ازش پیش مامانم تعریف کردم گفتم چه قشنگ میخونه 

داداشم که چند ساله باهاش قهرم از اتاق شنید چی گفتم 

کلی مسخره کرد و هنوزم وقتی اون پسره رو نشون میدن با حرص چند تا فحش میده بهش😐

برگ ریزان نیست  ولی خندم گرفت 

پدرم آلزایمر داره من و خواهرزاده هم سنیم . من رفتم گفتم بابا من کیم اونم اسمم آورد بعد خواهرزاده پرسید  اون گفت ازخودمونی ولی اسمش نگفت  این جلز واز می‌کرد چرا اسم دخترت بلدی من نه 

آزمون وکالت قبول شدم دوست چندین ساله ام یه تبریک نگفت بعد ماه ها زیر پست مربوط به جشن قبولیم نوشت: مبارکه 

فکرکنم دوست مشترکمون بهش رسونده بود اونم الکی نوشته بود 

در حالی که خودش اون سال اصلا آزمون شرکت نکرده بود تا بخواد قبول بشه یا نشه

(کارآموز وکالت هستم)❤🌱اصلا وکیل هم که شوم،مدام پله های دادگاه را بالا و پایین روم،حق آن را از اين و حضانت آن را از دیگری هم که بگیرم باز هم دلتنگ دم کردن چای در خانه ی توام و حق همه در مشت من و حق من در مشت دیگری ست💔(امروز ۲۱ شهریور ۴۰۲ و من به یکی از اهدافم که قبولی تو آزمون وکالت بود رسیدم،الهی شکرت،ممنونم خدا جونم🙏🥲❤)
هرکی دور منه به جز مامان بابام و دوتا از رفیقام همشون حسودن به همه چی هم حسودی می کنن

دقیقا ما هم همینیم حتی بعضی همسایه ها و همکار ها ک هفت پشت غریبه هستن حسادت میکنن

با احمق ها بحث نمیکنم😌

داداشم چند سال قبل از ازدواجش قرار بود با ی دختر دیگه که فامیل نزدیکه ازدواج کنه ولی بعدش منصرف میشه(کلا دوطرفه بهم میخوره) و اون دختر خانم زودتر از داداشم ازدواج میکنه پارسال داداشم عقد میکنه سه روز بعد از عقدش یکی از اعضای خانواده اون دختر خانم برا داداشم طلسم سردی میگیره،،، وقتی شنیدم تا ی روز تو شوک بودم باورم نمیشد

هنوزم نمیدونم برا چی اینکارو کردن

ای آنکه در قلبمی و کنارم نه ! تو پنهانی ترین دلتنگی منی؛! خدایـــا! ازت میخوام به دلش آرامش بدی، شاد باشه بخنده دوباره عاشق بشه و زنـدگـی کنه❤ ممنوعه ترینم همیشه دوستت دارم😘خدایـــــا شکرت بابت داشتنش❤ب دستانم قول دستانت را دادم❤😍

یه نفر بود رنگ پوستم که یه درجه از اون تیره تر بود و مسخره میکرد و  از پوستم ایراد میگرفت یه بار به یکی که با من اوکی بود گف وای دختر همسایمون چطوری زده چقدر قشنگ شده بعد اونی که باهاش اوکی بودم پرسید فرم صورتش چطوریه گفت مثل فلانی یعنی منه😐 یه بارم رفتیم خونش جشن بود من روسری مو زدم کنار مامانش میخواست نماز بخونه محو من شده بود😐 وایی وقتی فک میکنم چقدر بخاطر حرفاش ناراحت شدم و گریه کردم و دلم هزار تیکه میشه چقد به خودم آسیب روحی و جسمی زدم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792