باید برم خوابگاه امسال دوازدهمم و خیلی مهمه تو خونمون اصلا شرایط درس خوندن محیا نیست بزور میخونم اتاق نداریم‌هر لحظه درحال جابه جایی از اینور خونه به اونورم هیچکس رعایت نمیکنه همش حرف میزنن خمیازه میکش صداش اینقدر زباده انگار تو بیابونن گوشم تیر میکشه دستم میلرزه یکی عطسه میکنه یگی سرفه میکنه یکی حرف میزنه مامانم به من گیر میده همشم باید کارای خونه رو انجام بدم الان که دارم‌تایپ میکنم ۳ بار خمیازه کشیدن طولانی و...واای
اصلا یه لحظه ارومش ندارم شب میرم‌تو حیاط تنها میخوابم که حداقل اونجا آروم بخوابم ولی از اینکه چرا نتوستم امروز درس بخونم وچرا اینقدر اینجا اذیت میشم‌چرا هر ۲۰ دقيقه مامانم صدام میزنه نمیتونم کتاب بخونم عذاب میکشم تا چند ساعت گریه میکنم صبحم که بیدار میشم چشام پف کرده سرم درد میکنه بد تر از روز قبل.
چند روزه دیگه نمبتونم تحمل کنم
به شدت عصبی شدم خیلی زیاد
اما نمیزارن برم خوابگاه خوابگاه نزدیکه ۳۰ دقیقه راهه
اما مامانم نمیزاره فقط به خاطر اینکه من نباشم کارای خونه میمونه الان من باید چیکار کنم
چطوری راضیش کنم
یخ چیزای دیگم هست که نگفتم
