دوسال هست عقدیم همش کشش میدن خانوادش چهارماه هست برادرش رحمت خدارفته من راضی شدم همینطوری بدون سروصدا خونه بگیره بریم سرزندگیمون خانوادش میگن زشته انگار عروسی گرفتین فرقی نمیکنه
از حرف شوهرم میفهمم دلش میخاد اگه اونا قبول کنن ولی نمیزارنش خدایا چکارکنم دیگه نمیتونم دلتنگ شوهرمم میخام کنارش باشم چرا همش مانع ما میشن
😔😔گناهم چیه من که توقعی ندارم میگم یه خونه بگیربدون عروسی بریم چ کنم دیگه بگین من مقصرم یا حرفم بده؟
حالا بذار یه چند ماه دیگه بگذره داغ جوون سخته نمیشه بگی حق ندارن.
اگه بده چرا بقیه خواهر برادرش رفتن سرزندگی
فقط برای ما بده فقط باید بین ما جدایی بندازن
یه سال دیگه صبر کن ولی بهترین عروسی رو بگیر و برو
خب برادرش همش۴ماه فوته صبر کن ک بعدا داستان نشه.شوهر اونقدور دلت باشهه ک سیر بشی نترس خخ چند ماه دیر تر
عزیزم چهارماه واقعا کمه یکم دیگه صبر کن داداششه بالاخره
عزیزم دو سال صبر کردی چند ماه دیگه هم صبر کن سال بشه عروسی بگیر
حق دارن جوون از دست دادن خودتونو بزارید جای اونا خدایییییی نکرده برادر خودتم بود شوهرت اصرار میکرد تو مشکلی نداشتی یاخانوادت؟
من دوستام پول عروسی و خرج مسافرت اینور ،اونور کردن ،عروسی م نکردن رفتن خونه زندگیشون ،چند تا عکس فقط جفتتون برین باهم بگیرین یادگاری ..هرچی خودتون میخواین انجام بدین بقیه رو ،ولش ،فردا تو زندگیتونم دخالت میکنن،با شوهرت حرف بزن راضی میشه
حق داری
بگو یکی با بزرگترا صحبت کنه تا حرفات و جدی بگیرن
اگه بعدش پشیمون نمیشی که چرا مراسم نگرفتی
دیگه خوب فکرات و بکن
