2777
2789

۸ ساله ازدواج کردم یک دختر ۴ ساله هم داریم فقط نگین چرا بچه دار شدی حوصله این حرفها و ندارم ..خیلی بدی از شوهرم دیدم جلو خودم به دخترها تو خیابون ابراز علاقه میکرد بلند بلند ..از بدنشون تعریف میکرد منو تحقیر میکرد یا یه شب با دختر خالش که متاهل بود کلی حرف زده بودن و بعدم پاک کرده بود....بخاطر خانوادش خیلی کتکم زد خیلی هم خودش هم خانوادش اذیتم کردن .. سال اول ازدواج خوب بودیم کنم بچه دار شدم اما بعدش خیلی بدتر شد خود به خود قهر می‌کنه هفته ب هفته قهره اگر رابطه بخواد بعد ۱ هفته آشتی می‌کنه دوباره قهر...پارسال دوبار وسط خیابون تو شلوغی خیلی بد کتکم زد باورم نمیشد زنده باشم.خسیس هست برای پول باید انقد التماسش کنم خیلی کوچکم می‌کنه بخاطر پول وقتی مریض میشم باهام سریع قهر می‌کنه تا یکی دوهفته من خودم تنها میرم بیمارستان میام اون اصلا هیچی کاری هم بهم نداره...خیلی ازش زده شدم قبلا خیلی ب زندگیم امیدوار بودم میرفتم سمتش میگفتم باهم حرف بزنیم خوب باشیم ما یک بچه داریم اما فوق العاده فوق العاده خود شیفته هست مادرش هم کپی اینه خیلی خود شیفته هستن میگه تو بدی تو مشکل داری میگم بریم مشاور میگه تو مشکل داری ....داریم خونه می‌سازیم قبلا خیلی ذوق داشتم بسازیم بریم اونجا مبل بخریم فرش خوب همچین اما الان همش دارم یا خونه رو تصور میکنم بدون عشق سرد بی روح هیچ رمقی ندارم اصلا انگار روحم مرده همش منتظرم روزی جدا بشم اصلا نمیتونم دلگرم بشم به زندگی 

نمیدانم ، شاید تا ابد در دلم ماندی ...💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز