2777
2789
عنوان

چند ماهه قطع رابطه کردم حالم خوب شد اما ی چیزی

| مشاهده متن کامل بحث + 705 بازدید | 29 پست
اسی انگار از زبان من گفتیاز بین رفتن اعتماد به نفس ، لال بودن در مقابلشون ، نشخوار ذهنی زیاد توی تن ...

اصلا انگار اکثر زنها بعد ازدواج این اتفاق تلخ براشون می افته. من زن ساده و بی سیاستی بودم و هستم و بعد ۱۲ سال فهمیدم که چقدر ساده بودم و چقدر باهاشون یکی بودم اما اونا ....

من قطع رابطه کردم. بعد یه دعوای اساسی که من مقصر نبودم....یه سال و نیم قبل...مسائل ریز ریز زیاد داشت ...

خدا رو شکر که بالاخره به ی تعادلی رسیدید. .

و اینکه مادر شوهرت اومد با گل و شیرینی خونه ات 

منم شوهرم و بچه هام میرن اما دیگه اجازه نمیدم مثل قبل زیاد برن. چون شوهرم خیلی خیلی زیاد میرفت اونجا هررر شب اونجا بود. الان نامحسوس تا حدی کنترلش کردم 


آخ که چقدر اعتماد به نفس و عزت نفس من رو گرفته بودن اینا ... و الان چه خوشحالم از ته دل میخندم و شادی و نشاط گذشته ام برگشته...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدا رو شکر که بالاخره به ی تعادلی رسیدید. .و اینکه مادر شوهرت اومد با گل و شیرینی خونه ات منم شوهرم ...

منم الان که از دور به اون روابط و حرف و حدیث ها نگاه میکنم میبینم چقدر اونا منو مظلوم گیر آورده بودن و از خودم هم تعجب میکنم که اینقدر در مقابلشون همیشه کوتاه میومدم و مواظب بودم ناراحت نشن در حالی که خودم جیگرم خوون بود...

وااای تو منی یا من تو امدقیقا ما چوب سادگیمونو خوردیم

اما الان دیگه ی زن ساده ی آگاهم 

سادگی تو ذات ماست ... عوض نمیشیم. اما خوبه که آگاه بشیم و ی جاهایی آگاهانه شرایط رو مدیریت کنیم. 


ادم های سمی زندگی رو حذف کن و از چیزی نترس مهم خودتی من و همسرم بعد از ۹ سال صبوری دوسال پیش با خانو ...

بله دقیقا اصطلاح سمی خیلی درست بود در مورد اینها.

یک کتابی خوندم تازگی ها میگفت ادمهایی که باعث میشن خودتون رو دوست نداشته باشید از زندگی تون حذف کنید . 


من همسرم اونا رو حذف نمیکنه چون به اون بدی نمیکنن اما من خیلی آزار کلامی دیدم خصوصا تو چند ماه گذشته... حتی به خاطر فرار از اونها میخواستم از همسرم جدا بشم 

تا این حد اذیت بودم

ممنونم گلم از حسن نظرت ❤🌱

فدات چون خودم به روزی جای تو بودم و فکر میکردم اشتباه کردم ک خوبی کردم و ج بدی هاشون رو ندادم .

اللت دوساله ک قهریم هزار نفر واسطه کردن برای آشتی ولی ما تصمیم مون رو گرفتیم 

لطفا لایک نکنید .

منم الان که از دور به اون روابط و حرف و حدیث ها نگاه میکنم میبینم چقدر اونا منو مظلوم گیر آورده بودن ...

دقیقا میفهمم چی میگی عزیزم

تک تک جملاتت رو 

من مادرشوهرم خیلی حرفه ای اعتماد به نفسم رو گرفت تو این همه سال . مثل یک قاتل حرفه ای که ردی از خودش به جا نمیذاره این کار رو کرد . 

از طرفی چون ادعای خوب بودن میکردن و منم ساده بودم و گول میخوردم باهاشون احساس نزدیکی میکردم و قاطی بودم 

اما ی دفعه به خودم اومدم دیدم دارم با خودم مثل ی آدم درجه ۲ برخورد میکنم!! آخخخخ .... 

فهمیدم تمام این سالها تحت کنترل یک زن دیگه‌ای بود زندگیم و منم بی خبر از همه جا فکر میکردم دلسوزم هستن... 

هنوز هم خیلی مونده تا یاد بگیرم اما بالاخره به آگاهی رسیدم 

فدات چون خودم به روزی جای تو بودم و فکر میکردم اشتباه کردم ک خوبی کردم و ج بدی هاشون رو ندادم .اللت ...

منم همیشه اونا رو خانواده ی خودم میدونستم و اینقدر که با اونا رفت و آمد میکردم با خانواده ی خودم نبودم.  همیشه ترجیحم اونا بودن ... 

واقعا تصمیم خوبی گرفتید . مهم آرامش تون هست 

انشالا که همیشه زندگی تون سرشار از آرامش و سلامتی باسه عزیزم 

منم همیشه اونا رو خانواده ی خودم میدونستم و اینقدر که با اونا رفت و آمد میکردم با خانواده ی خودم نبو ...

وای وای انگار دوخط اول رو از زبون من نوشتی

داستانت با خانواده همسرت دقیقا کپیه داستان منه

منم قطع رابطه کردم و دقیقا الان یه زن ساده ی آگاهم


منم همیشه اونا رو خانواده ی خودم میدونستم و اینقدر که با اونا رفت و آمد میکردم با خانواده ی خودم نبو ...

ممنونم 

الان خیلی ارامش دارم 

ان شاله شما هم همیشه زندگیتون پر از آرامش باشه

لطفا لایک نکنید .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز