سلام دوستان
ما اومدیم ی شهر دیگه برا کار ک مسیرش خیلی گردنه داره منم بد ماشینم بعد شوهرم هر دو سه ماه ی بار میگه دلم برا خانوادم تنگه باید بریم ببینیمشون این سری منو برده داشتم میمردم بخدا خونه مادرشم شلوغ و بی امکانات بعد من باهاش دعوا کردم که چرا هر سری باید بریم باهام بحثش شد بخدا پشیمون شدم از انتخابم خسته ام یا مادرش میاره اینجا ده پانزده روز