سلام بچه ها،من سال۹۱ازدواج کردم و الان پسر۵ساله دارم،شوهرم نه محبت میکنه چه لفظی چه جسمی هیچی فقط مواقعی که خودش بخواد رابطه داشته باشه،بهم تهمت میزنه و توهین میکنه که تو با کسی دوستی بد دل و شکاکه،معتاده به تریاک و شیره،رفیقبازه،شبا دیرمیاد،تریلی داره و وقتایی هم که خونه هس یا پای بساطش یا خوابه،هیچ تفریح و بیرون رفتنی نداریم،تمام مسولیتای پسرمم با خودمه،خسته شدم دلم آرامش میخواد فکر و خیال راحت میخواد،پدر و مادرم حامیم هستن،یک مغازه دارن میگن جداشو بیا مغازه رو هم میدیم بهت خودت پول دربیار زندگیتو بچرخون ماهم کنارتیم،تک فرزندم هستم،من از دنیا یک چیز میخوام بودن دائم پسرم پیشم،میشه کسانیکه یا وکیلن یا حضانت دائم بچشونو گرفتن بهم بگن چکار میشه کرد،من از تنهایی تو متاهلی خسته شدم بهم،حاظرم همه چیمو بدم ولی بچم دائم باهام باشه،کمکم کنید حالم بده،انقدر توهبن شنیدم تحقیر شدم تمام عزت نفس و اعتمادب نفسم از دست دادم خودمو فراموش کردم