مادر شوهرم از من توقع خیلی کارها رو داره ولی از جاریم نه
مثلا میگه مریض بودم چرا احوالم نپرسیدی
ولی همچین توقعی از جاریم نداره
میگه شنبه اومدی خونمون همون یک بار دیگه نیومدی
در صورتی که جاریم اصلا خونشون نمیره و خودش هفته ای یک بار میره دو ساعت میشینه
میگه چرا ساعت یک و نیم ظهر خواستم بیام خونتون بهم گفتی ساعت سه و نیم دارم میرم بیرون
در صورتی که ساعت یک ظهر هیچوقت خونه جاریم نمیره
بنظرتون چرا اینقدر فرق میزاره