دوستمه البته سال دهم مشاورم بود نگار دختر خیلی خانم و مهربون ولی الان مثل خواهره برام این پارتنرش خیلی همو می خواستن عین لیلی مجنون بودن نگار هیچ کدوم از همکلاسی دانشگاه و همکار و.. رو محل نمی زاشت کلا با دوستی مخالف بود ولی برای این مهرداد جونشو می داد مستقل بود و هیچکس از وضعیت مالی متوسط خانوادش چیزی نمی دوست یعنی بروز نمی داد بعد که با مهرداد قرار مدار خواستگاری می زارن پسره زنگ می زنه که ما به در هم نمی خوریم چرا؟ چون تحقیق کرده بود از شهرستان نگار و فهمیده بود زیاد پولدار نیستن کلی خواهش التماس که مهرداد درست می شه من کلی کار می کنم خودت شاهدی و... وای مهرداد ولش کرد اون پسری که کلی التماس می کرد برای شروع رابطه الان دوست دختر مهرداد همسطح خودشونن نگار هم چند باری خودکشی ناموفق کرد کسی هم سمتش می یاد رد می کنه چون نسبت به همه چی بی اعتماد شده حالا پسره پرو