اولی رو برای طبیعی رفتم نشد اورژانسی بردنم سزارین شدم
تا قبلش مردم و زنده شدم
محیطش گرم و بد و حشتناک بود بنظرم هم اخلاقشون
وقتی رفتم اتاق عمل همه مهربون و خوشرو ، خنک هم بود
فقط داد میزدم یچی برنید دردم تموم شه و شد
بعدشم خوب بود برام شکر خدا
دومی رو بعد عمل ی کیسه گذاشته بودن رو شکمم خیلی دردناک بود
نمیدونم چی بود واقعا همش تو دلم میچرخید ی چیزی
تا فرداش اونو برداشتن یکم نفس کشیدم