داداشم ی حرف قشنگی بهم زد
اینو آویزون گوشم کردم شماهم بکن
گقت اگه میخای خواهرم قشنگ زندگی کنی و لذت ببری هیچوق هیچوقت از هیشکسسسسسس توقع نداشته باش حتی بابا
اگه به منم در حد یک میلیارد جهیزیه داده باشه
نه ناراحت نمیشم. در غیر این صورت آره ناراحت میشم
اعتراض میکنم
نه چون مال داری اختیار داری
من جهیزیه یک خوب آوردم سیسمونی هم دادن
همین الان بابام یه خونه ی چهار میلیاردی گذاشته واسه داداشام که خرج عروسی و خونشون کنه تازه هنوز خیلی کوچیکن هجده ساله هستن
نمی‌دونم ولی همیشه از این تبعیض ها ناراحت میشم خودشم میگه شوهر تو زرنگه فلانه،بچه ها نه،دلیلش اینه آخه شوهرم به من چه،به هیچ عنوان به جز جهیزیه و سیسمونی به من کمکی نمیکنه با اینکه داشت چندسال پیش ده تومن خواستم کار یادبگیرم نداد
خب پدر برای پسرشم عروسی میگیره اینهمه خرج میکنه اصلا جهاز وسیسمونی جاشو نمیگیره پدر منم بهم جهاز و سیسمونی داد خونه داده نشستیم اما بنام خودش میتونست به برادرمم بده بشینه ولی بنام خودش نه اینکه سه دنگش رو بزنه بنامش اصلا بنام زدن درست نیست بخای نخای پسر دوبرابر دختر میبره
بابابزرگم تو عمارت زندگی میکرد طلاجواهر فروش بود اینقدر ملک داشت اما هیچی به پسراش نبخشید فوت شد قانونی ارث تقسیم شد بین خواهر برادرها خدابیامرزتش
