2777
2789

عزیزان من ۶ ماه قبل ازدواج با همسرم آشناشدم ، خواستگاری بود و بیرون رفتن و پیام. آشنای دور هستن ولی شهر دیگه زندگی میکنن ، منم بعد عروسی میرم شهر اونا




از اون طرف ۵ ماه هم عقد بودیم 




کاملا خوب و عالی 




خانواده ملایم 




مشکلات عادی هم داشتیم و باهم حل می کردیم ، مشکلات خیلی کوچک 




۱ ایرادی که بود ، همسرم هر وقت ناراحت می‌شد، هیچی نمی‌گفت سکوت می کرد و چند ساعت بعد پیام میداد 




بعد من از زیر زبونش میکشیدم که ناراحت شدی ، خب چرا نگفتی ؟ میگفتی زندگی که نمیشه دائم بگی ناراحت شدم ، من تورو دوست دارم نمیخوام ناراحتتت کنم 




بعد بهش گفتم کینه میشه ها ، گفت نه و ولی تو ناراحت شدی بگو. باز اصرار من بود که بگو




  این حین هم خیلی رودروایسی داشت با خانوادم

💐خدایا شکرت💐

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

دیگه گذشت و۴ ۵ ماه بعد عقد

 فشار عروسی و کار و انتقالی و صدتا چیز روی همسرم بود...

خانوادمم گفتن ما یه مبلغی قرض میدیم به همسرت که کارتون درست شه ،پولتون جور شد برگردونید

چند وقت بعد پولش جور میشد 

از طرفی همسرمم خیلی حساس هست و دلش نمیخواد زیر منت کسی باشه ولی دیگه مجبور شدیم قبول کنیم

💐خدایا شکرت💐

این مدت هم با همسرم دچار چالش شدیم ، سر مسائل مسخره مسخره....

مثلا من ۱ چیزی میگفتم ، عصبانی میشد میگفت منظورت فلانه (متوجه شدم آدم حساسیه و کمی غد، البته آروم باهاش باشی هرکاری برات میکنه)

باز البته محبته و حال خوبه بود 

حواسش به کارای من و .... بود ولی لجبازی هم نشون میداد

ولی ناراحت میشد باز تو خودش میرفت و صحبت نمیکرد و من فوق العاده بدم میومد 

یه جورایی هم مطمئن شد از ملایمت خانواده ام و حضور دائمی من تو زندگیش...

💐خدایا شکرت💐

این مدت ناراحتی حدود ۴۰ روز شد 

یعنی بعد از اون ۶ ماه آشنایی و ۵ ماه عقد 

تا اینکه دوباره یه مشکل کوچک مسخره پیش اومد ، همسرم دوباره کوچ کرد تو تنهایی و البته ماموریت هم رفت و جواب داد که رفتارت بد بود به من فکر نکردی(از ۱جهت حق داشت ولی نه اینکه انقدر جدیش بگیره) من یادم نمیره رفتار خانواده تو و خودتو (یادش رفت محبت خانوادمو)...و کم محلی کرد به من

💐خدایا شکرت💐

منم واقعا حالم بهم ریخت معده درد و تپش قلب


گفتم برم شهر غریب ، اینجوری بخواد رفتار کنه و قهر کنه چی میشه 


دیگه خانواده ام و مامانمم متوجه شدن 


با اینکه خیلی حواسشون هست 


گفتن ۴۰ روزه دائم بحث دارید.و ۱ بار نمیاد باهم مثل آدم حل کنید 


زنگ بزن اگه خودت حل کردی که هیچی وگرنه گوشی بده ما با محبت حرف بزنیم بهش

💐خدایا شکرت💐

زنگ زدم گفتم


خانواده ام میگن اگه اینجوری باشه،  با توجه به روحیات تو ، ۱ سال بعد جدا میشی 

من آدم دعوا و کم محلی نیستم....

ناراحتیم حرف بزنیم


اگه قرار بر ۱ سال بعد الان جدا شیم بهتره 

خوددم بخوام خانوادم نمیزارم


بهش گفتم من زندگیمو دوست دارم، خانواده ام تورو دوست دارن، چرا از اول میگم بیا حرف بزنیم از مشکلات میگی نه که الان خانواده ها باخبر بشن....

💐خدایا شکرت💐

دیگه حرف زدیم و اون از ناراحتیش گفت و من گفتم

گفت چرا الان منو شمر نشون دادی جلوی خانواده ات 

چرا گفتی بهشون؟ گفتم اونا خودشون فهمیدن‌

تو هم به خانواده ات گفتی و من متوجه شدم 


دیگه قانون گذاستیم برای زندگیمون


از اون به بعدم انگار فهمید که من دائمی نیستم و اگه بد رفتار کنه میرم و خانواده امم در اوج محبت جدین 


دوباره محبت میکنه ، زنگ میزنه 






الان نگرانم نکنه موقتی باشه دوباره🥲

💐خدایا شکرت💐
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز