2777
2789

خانواده همسر من شمالی ان ولی خودمون شهر دیگه زندگی میکنیم .

الان اومدیم اینجا 

امروز صبح قرار بود بریم دریا

الان دو ساله از وقتی ازدواج کردم دریا رفتنم در این حد بوده که رفتم کنارش قدم زدم فرصت نشده یه دریای درست حسابی بریم 

گفتم بریم یه جا که قست شنای مخصوص خانوما داشته باشه

راحت باشیم بریم داخل دریا یه تنی به اب بزنیم 

مانتوم بهم میچسبه بدم میاد 

ساعت هشت و نیم رسیدیم لب دریا

من و مادر شوهرم بریم جای خانوما

شوهر و پدر شوهرمم برا خودشون برن

پدر شوهرم برگشت به شوهرم گفت من بدم میاد برم تو اب

اینا رو پیاده کن بریم با ماشین دور بزنیم

خب مرد حسابی شاید این بنده خدا هم دلش بخواد بره شنا کنه

بعدا من و مادر شوهرم رفتیم

مسئول اونجا گفت ساعت کاری قسمت پوشیده دریا از ده شروع میشه

پدر شوهرم برگشته میگه شانس نداری عروس

خندیدم گفتم اتفاقا  من خیلی شانس دارم

شاید قرار بود برم تو دریا غرق بشم خدا دوسم داشت نذاشت برم .

شوهرم گفت پس بریم یه دور بزنیم یه چیزی بخوریم ده شما رو بیاریم اینجا برید تو اب

پدر شوهرم گفت  نه

برید لب دریا قدم بزنید برگردیم خونه

خودشم  با قیافه گرفته نشست ماشین

من و مادر شوهر و شوهرم رفتیم لب دریا

هنوز ده دقیقه رد نشده بود زنگ زد بیاید بریم خونه بسه دیگه

هوا هم گرم

بعدا برای اینکه از یه جا که تو ذهنش بود هندونه بخره کلیییی راهمونو دور کرد فک کنم مسیری که نیم ساعته میتونستیم بیایم خونه نزدیک دو ساعت تو راه بودیم همین الان رسیدیم اخرم نخرید

بعدا جلو هم میشینه که این مهم نیست 

نه میشه اهنگ گذاشت نه حرف زد 😐 

تو راهم شوهرم گفت برم یه چی بخرم بخوریم

من از اول گفتم من اب هویج میخورم بستنی و یخ در بهشت اینا نمیخورم

(بستنی چون شکر داره،یخ در بهشتم بخورم دو روز گلودرد دارم)

تا شوهرم ماشینو پارک کرد پدر شوهرم گفت من میرم بخرم

رفت برا همه یخ در بهشت خرید😐

برا من ترشم بود

منم ضعفم کرده بود

یه قولوپ خوردم گذاشتم کنار

مادر شوهرمم گفت سرم درد میگیره خیلی سرده نخورد

فقط شوهرم و پدر شوهرم خوردن

الانم جا اینکه ما ناراحت باشیم

ایشون تو قیافه هستن

اصلنم نمیشینه خونه که ما خودمون یا با مادر شوهرم بریم 

ینی با مادر شوهرم انقددد خوش میگذره بس که آرومه 

پدر شوهرمم خیلی خوبه ها دوسش دارم ولی خیلی بد مسافرته

خب شوهرتم یه خودی نشون میداد دیگه

بهش میگفتی من دوست دارم فلان کار رو بکنم اونم نهایت پدرش رو میذاشت خونه و دوباره با تو برمیگشت

ممکنه تلاش زیاد به موفقیت ختم نشه ؛ اما صددرصد به پشیمانی و حسرت ختم نمیشه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دیکتاتوره

خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزه‌گان»شادمان شوند.                                               وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان!                من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم                                      💔همین قدر تلخ💔.                              
خب شوهرتم یه خودی نشون میداد دیگهبهش میگفتی من دوست دارم فلان کار رو بکنم اونم نهایت پدرش رو میذاشت ...

تا خونشون نیم ساعت چهل و پنج دقیقه راهه 

بعدا اگه همچین کاری بکنیم تا اخری که اینجا هستیم تو قیافس 

کلا هم سالی دو بار میایم 

واسه همین میگیم یه کار نکنیم با دلخوری بریم از خونشون

فک کنم شوهرتم مشکل دارهاصلا هیچ نظری نمیده و کاری نمی کنه

نه اصلا 

شوهرم اینجوری نیست خیلی خوبه 

ولی چون سالی دو بار کلا میایم خونشون 

جفتمون نظرمون اینه که دلحوری پیش نیاریم 

شوهرم گفت یه بار دیگه دو تایی بریم راحت باشیم 


پیر مرده دیگه پدرمنم‌اینجوری بود باید دوتایی یه شهر دیگه برین یا به پدرشوهرت بگی‌باباجون خسته میشی م ...

والا بابای خودم انقد خوش مسافرته ینی همه دوست دارن فقط باهاش برن سفر 

به شدت انعطاف پذیره توی سفر

تا خونشون نیم ساعت چهل و پنج دقیقه راهه بعدا اگه همچین کاری بکنیم تا اخری که اینجا هستیم تو قیافس کل ...

اها خب کم میرید دیگه

چرا سالی دو دفعه اخه

مگه مثلا سیستان زندگی میکنید که خیلی فاصله باشه تا شمال؟



اونم احتمالا چون کم میرید پیشش میخواد بگه هنوز مرد اینجا منم و از این چرت و پرتا

چون پدر منم همینه

ممکنه تلاش زیاد به موفقیت ختم نشه ؛ اما صددرصد به پشیمانی و حسرت ختم نمیشه

تا اونجایید یروز خودتون با مادرشوهرتون برید ،قبلشم به پدرشوهرتون بگید میخواییم بریم توی آب ،شما اگر ...

اره واقعا 

یه بار بریم قبلش باید بگیم هم من و مادر شوهرم هم شوهرم دوست داریم بریم شنا کنیم 

شما هم اگه دوست دارید بیاید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز