خانمایی که از دست مادرشون ناراحتند
مامانامون وقتی مریض بودیم صبح تا شب بیداری کشیده .
نه ماه سختی را داخل شکمشون ما را بزرگ میکنند.
کلی جیغ و دادهای ما را در کودکی تحمل میکنند . .
کلی کتک وقتی بچه بودیم از ما خوردند .
موهاشون را چنگ زدیم .
و اونا تحمل کردند .کلی از معلمهامون حرف شنیدند .
کلی پا به پای ما دنبالمون تا مدرسه اومدند .از غذاهاشون کذشتند تا ما سیر بمونیم .
حالا که یک ذره به ما حرفی میزنند .
نفرین کنیم .
یا اونا را با القاب بدصدا کنیم .
مثلا دیر وایی شوهر کردی .
تو به هیچ جا نمیرسی.
این حرفا را همه مامانا میگند .
مامان ها پیر بشوند عزیزند .
بعضی ها حالا هم مشکل دارند .
اونا حسابشون جداست .
ولی میشه ازشون جدا شد ولی بی اجترامی نمیشه کرد.