2777
2789

من ی عروسی گرفتم ساده بود شوهرم گرفت با تعداد کمتر بدون کیک و تانگو و ساده 

ولی به خودمون چسبید خودمونی بود از اون روز تا حالا خواهرم هزار تا تیکه بمن انداخته که عروسیت خوب نبود

غیرمستقیم میگه

مثلا عروسیه همسایمون بود مادرم چادر سر کرد بدو بدو رفت نگاه کرد گفتم مامان عروسی خودمون انقدر بدو بدو نکردی ذوق نکردی

خواهرم گفت اخه عروسی اینا جذابع

باورم نمیشه انقدر تحقیرم میکنن

این ی نمونش بود حتی یبار نگفتن فیلم عروسیتو بزار وقتیم میگم بزارم ببینیم اهمینی نمیدن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نمیشه گفت حسادت هست واقعاولی مطمعنن توقعشون بوده یکم بهتر بوده باشه در هرحال خوشبخت باشیدبگوبرای خود ...

نه از رو حسودی نمیگه ولی توانمون اونقدر بود بالا خره هر چ رود عروسی خواهرش بود باید بهش میچسبید تا عروسی غریبه ها با هزار رنگو لعاب

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز