هر وقت میاد فقط میشینه رو مبل پذیرایی میشه و حتی میاد تو آشپزخونه فقط دستشو میشوره و هر چی ظرف کثیف رو میز عسلی میمونه رو من جمع میکنم
آشغال دستمال کاغذی که باهاش دستشو پاک میکنه رو هم میندازه رو مبل جمع هم نمیکنه
موقع غذا هم از اول تا آخر همه کارا رو خودم و مامانم انجام میدیم
فقط تنها کاری که میکنه از رو مبل بلند میشه میاد سر سفره غذا میشینه
همه ظرفا رو خودم تنها میشورم
دلم واسه خودم سوخت امروز که داشتم تنها ظرفا رو میشستم
واسه اینکه محکومم به آدمی که هیچ احترامی واسمون قائل نیست و بهمون بی اهمیتی میکنه تا زمانی که مجردم سرویس بدم
خستم