سلام
اینقدر حالم بد فقط دلم میخواد تایپک کنم..دوست ندارم نزدیکام ازغمم بدونن
امشب به شوهرم گفتم احساس میکنم مثل قبل دوسمنداری گفت وقتی به رابطه قبل ازدواجممون فکرمیکنم اعصابم خوردمیشه دوست دختر جز خط قرمزای زندگیم بود
منم گفتم جوری میگی که انگار خراب داشتم،خیلی بینمون بحث بالاکشید عصبی شد گذاشت رفت
نمیدونم چرا هروقت دلخوره سرمن خالیش میکنه،همیشه عصبیه یه چیزی رو میزنه تو سرم
جالبش اینجاست قبلا با دوست دخترش رابطه داشت
میدونم این حرفوبخاطرعصبانیتش زده از این ناراحتم چرااینجوریه
بعدش که آروم میشه دلیلشو میپرسم به هر طریقی توجیه میکنه حرفاشو..
خیلی ازش ناراحتم جوری که الان فقط به این فکرمیکنم منوبخاطر نیازش میخواد..فقط آخرشبا یادش میاد منت بکشه..دارم دیونه میشم
حتی غرورم اجازه نمیده با دوستم دردو دل کنم
یعنی منو بخاطر خودم نمیخواد؟؟