تو ازدواج منظومه
دبیرستانی بودم خیلی خواستگار داشتم نرفتم شوهر
الان سی سالمه هیچکس پسندم نمیکنه
احتمالا زشتم و دختر خوبیم نیستم
خیلی غمگینم خیلی
پدر و مادرم سنشون بالاست
خانوادمم نمیخوان من دیگه اینجا باشم
تورو خدا واسم دعا کنید حداقل بمیرم
شهر کوچیک زندگی میکنی؟
اومدم چیز میز بنویسم
دیدم رنج بزرگیه واقعا
ولی خب نمیشه منفعل موند
و الا شما رو هم نابود تر میکنه روز ب روز
هرچی مونده رو هم ازت میگیره
شغلی کاری فعالیتی
کار داوطلبانه ای
کتابی
هرچیزی ک نور بیاره برات
دعا میکنم یه ازدواج خوب کنی
ب معرف بگو
شنیدم سایت آدم و حوا هم معتبره
اول به خودت عشق بده
چطور میتونی وقتی خودت خودت رو قبول نداری از دیگری عشق بگیری
منم جالبه واسم
هر جا میشینم همه میگن ما از 15سالگی خواستگار داشتیم ولی من هیچی
احتمالا بخاطر شغل بابام که تاکسیه و پدر مادرم که جدا شدن هم هست
اولندش که زشت نیستی اعتماد به نفس نداری
دوم اینکه یعنی چی دختر خوبی نیستی
حالا ما مثلا 20 سالگی ازدواج کردیم چیکار گلی ب سرمون زدیم
سایت آدم هوا معتبره عزیزم دختر عمه ی من با اون سایت ازدواج کرد راضی بود معرفی میکنه فقط هیچ عیبی نداره شانستو امتحان کن
چقدر توی اجتماعی؟
چطور وقتی کوچیک بودی خاستگاری داشتی اما الان نه ؟
خب اگه زشتی اون زمان هم زشت بودی پس چرا میخاستنت
لابد مشکل جای دیگس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
