2777
2789

من دیشب عروسی دعوت بودم با شوهرم 


مادرشوهرم گفت بچه تو بده من نگهدارم 


من گفتم باشه اگه نبردمش میارمش


مادرشوهرم یه پسر بچه شیطون پنج ساله داره راستش اصلا اعتباری نمیومد دختر شیش ماهه بفرستم اونجا بخاطر همین گذاشتم پیش خواهرم که عاقل و بالغ هست 


حالا امروز زنگ زدم بهش سراغ احوال بگیرم میبینم دماغش بالاس میگه چرا نیاوردی بچه را 


پسرم خیلی ناراحته میخواست نگهش داره 


منم گفتم ناراحتی ندارد ایشالا عروسی های بعدی اونم گفت باشه خوش باشیدددددد مثلا به طعنه 


منم زود خداحافظی کردم و بغضم ترکید 


من خیلی دل نازک هستم 


مادرشوهرم خیلی خورده بگیر هست 


خیلی هم گله می‌کنه 


تا حرفی میزنم شوهرم میگه تو حساس هستی و این حرفا نمی‌دونم چکار کنم باره اولش هم نیست همیشه یه چیز رو بهونه می‌کنه و ناراحتی راه میندازه منم آدم بی زبون و ترسو تورخدا راه حل بدید 

بجای ناراحتی ندارد میگفتی با همسرم فک کردیم نکنه اتفاقی بیوفته خدایی نکرده دخترمون کوچولوعه پسر شما هم ماشالا شیطون شما همش باید دنبال این دوتا بودید زحمت میشد

حالا که مارا ترک کرده ای نمیدانم در کدامین آسمان پرسه میزنی حتی نمیدانم چگونه مرگ تورا دیدم و نمردم اما بدان دلم برایت تنگِ تنگِ تنگ است ای کاش تیغِ طوفانِ بلا آنگونه گلِ بی خارِ من را از من جدا نمی کرد...(:

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مادرشوهرت فکر کن منم .


پشتت میگفتم  واه واه    ترسید بچه رو نیز خورش کنیم .

والا 


نمیاره  بچه رو بزاره پیش ما . انگار ما دشمنشیم . خواهرش بهتر از ما انگار نگهش خواهد داشت ایششش 

😄


با یه زبون دیگه با مادرشوهرت حرف بزن . 

شفامو میخوام دعا کنید .اگه رفتید زیارتگاه  دعا کنید .  اگه خواستید زیارت عاشورا و دعای توسل یا حتی سوره حمد بخونید اسمم سمیرا . 

شوهرت باید بهش میگفت بچه ۶ ماهه مگه عروسکه پسر بچه ۵ ساله باهاش بازی کنه اصلا اینکارو نکن تنها نذارش اونجا اونم بچست نمیفهمه که یه بلایی سر بچت دور ازجون میاد

❤خـدای‌قشنگم گشایشی ایجاد کن برای دلهایی که با بغض صدایت میکنند🌱

بابا بیخیال ، چیزی نگفته که ، شما هم جوابش رو دادی ، گریه کردن نداره . اینجوری حساس باشی چطور می خوای یه دختر قوی و مستقل تربیت کنی توی این دوره . شما کاری که به نفع بچت بوده انجام دادی ، حالا یه کلمه طعنه هم شنیدی ، چیزی ازت کم شده ؟ نه . عوضش دختر گلت صحیح و سالم جلوی چشمته . 

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
بابا بیخیال ، چیزی نگفته که ، شما هم جوابش رو دادی ، گریه کردن نداره . اینجوری حساس باشی چطور می خوا ...

همش میگم نکنه بازم من آدم بدی هستم نکنه اونا رو از دیدن نوه شون محروم کردم ولی آخه اینطوری نوه میبینن؟؟؟؟بخدا مادرشوهرم چهار ماهی یکبار مارو دعوت می‌کنه خونش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792