من همش با توجه به یه سری اتفاقات تکرار شده احساس میکنمادما فک میکنن ادم ضعیفیم و دوست دارن هیییی ازم یه نقطه ضعف گیر بیارن و منو بچزونن
دیروز یکی از دوستام داشت میگفت فردا میخوام برای تو و ساناز ( اون یکی دوستمون ) کافی بیارم . بعد ساناز یه حالت فشار هورده داشت بعدم دوستم گفت میخوام پنکیک بیارم ساناز گفت برا بقیه بچه های گروه بیار و یه چندتا اتفاقلت این مدلی دیگه تو همون یک ساعت
من هیچی بهش نگفتم که مثلا فک نکنه من تحریک میشم ولی هی ادامه میداد
دیگه امرپز منم نرفتم پیششون
ولی از هجوم افکار ذهنم خستم . همش احساس میکنم ادما دوست دارن اینجوری عذابم بدن انگار اصلا تو صورتم معلوم میشع ناراحت شدم هی میخوان ادامه بدن
حالا نمیدونم امروز نرفتم پیششون فهمید برای خودم ارزش قائلم یا نه . ری اکشن درست چیه این وقتا
چرا ادما باهام اینجوری میکنن؟؟