یه بابای افتضاح داره بدووون کمترین چیزی یا کمترین امکانات پزشکی دانشگاه تهران قبول شده اونم طی دوسال
باباش باهاش خیلی لجه و بی شخصیت نمیزاره بره میگه اگه میخوای بری برو ولی نه من دیگه اون جس تومن پول و خونه هم دیگه نمیخواد بیای پاتو بزاری خونه تیکه تیکه ات میکنم
الان خدارو شکر رفته خوابگاه ولی متاسفانه تابستون بره کجا عید بره کجا، که خوابگاه تعطیله
نمیدونم چکار می کنه و چطور میگذرونه ولی دیگه برنگشت
از این موردا اطرافتون داشتین؟